الهی سقف آرزوت حال من منتظرم تا که ببینم رفتی زیر خاک سرد سرزمینم از تو نمی نویسم تو این روزای سردی دیگه دارم عادت می کنم به درد بی تو بودن خدا کنه که حسرت خوشی به قلبت بمونه یه بی وفا مثل خودت ریشه هاتو بخشکونه یمی باشه که هر نفس آتیش بهجونت بزنه بهت خیانت بکنه زخم زبونت بزنه الاهی اون هر کی که هست پا روی قلبت بذاره هر چی که با من می کنی یه روز به روزت بیاره همین قدهم که خواستمت از سرتم زیادیه فکر نکنی تو قلب من یه لحظه از تو یادیه خیال نکن به یادتم بدون که مردی تو دلم خودت می دونی جای عشق نفرتو کاشتی تو دلم آهای رفیق نیمه راه آی تو که تنهایی میری فقط یه نفرین میکنم تو اوج غربت بمیری
خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه
حلقه زدن دور و برش
الهی که روز وصال
طوفان شه از سمت شمال
هیچی از اون روز نمونه
بجز گلهای پرپرش
قسم میخوردی با منی
قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه
تو کمرت
تو کمرش
من اهل نفرین نبودم
چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت
بیاد الهی خبرش
عمرت الهی کم نشه
اما پر از غصه باشه
زجرایی که به من دادی
بکشی تا آخرش
الهی که یه روز خوش
از تو گلوت پائین نره
رسوای عالمت کنن
اون چشای در به درت
میخوام بدونم قدر من
عاشقته دوست داره؟
این که رها کردی منو
میارزه به درد سرش
هر چی بدی کردی به من
الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات
رفته شده همسفرش
الهی سقف آرزوت
خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه
حلقه زدن دور و برش
ببینم بار سفر بستی دوباره واسه هجرتی که بر گشتی نداره
یه روزی خبر بدن به این غریبه که دیگه قصه نخور مرگش فریبه
میتونی پر بکشی تا اوج دیده که دیگه موسم مرگ او رسیده
یکی هی بهم میگه شاهرگ و تیغه تو ترانه هات بگو که نارفیقه
بعد از این گریه نکن دیگه به حالش اگه رفته اگه مرده بی خیالش
یه دلم میگه نرو دیگه سراغش بزا دق کنه بمیره تو اطاقش
یکی هی بهم میگه که آرزو هاش شده قربانیه ضریه های خشخاش
یه دلم میگه دیگه فقط یه تیره دیگه فرصتش نده بزن بمیره
نامه هاتو سوزو ندم که دیگه بر نگردی
بعد تو باورم شد که دیگه نا گزیرم
باید که از سایه ها من انتقام بگیرم
بعد تو شیشه های احساس مو شکستم
در انتقام از تو کمر دوباره بستم
بی وقفه روی اسمت خط سیاه کشیدم
تا به نهایت شب برهنه پا دویدم
بعد تو آرزومه در تب بی نصیبی
زیر تگرگ غربت بمیری از غریبی
تا در عزای عشقت بشکنه قلب یارت
شاید که بگزرم من از تو یو روزگارت
آخه همه ی کبو ترام از هجرت تو مردن
دیگه نمی خوام پیشم بیای برو سراغ یارت
تا مرگ تدریجی بشه آغاز روزگارت
بروولی هرجا بری نفرین من باهاته
همیشه نفرین دلم شاهد گریه هاته
خدا کنه جا بمونی ته مرداب عشقت
تموم نفرین نامه هام هدیه به سرنوشتت
خداکنه جنا زتو به شهرمون بیارن
تابوت هرزه گردیتو رو دستا شون بزارن
تا که زمین پاک بشه از جسم نا پاک تو
فقط کلاغای سیاه بیان سر خاک تو
| Design By : Pars Skin |
به نامردی نامردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان عالم
